به گزارش مشرق، پیش از پیروزی انقلاب اسلامی، ایران پایگاه اصلی مستشاران نظامی آمریکا بود. جمعیت بسیار زیادی از مستشاران آمریکایی و خانوادههایشان در ایران حضور داشتند که حقوق آنها توسط ایران پرداخت میشد و هزینه آنها در سال ۱۳۵۶ بیش از هزینهی پرسنل نظامی ارتش ایران بود.
قاسم تبریزی پژوهشگر تاریخ معاصر در خصوص حضور مستشاران آمریکایی در ایران بیان داشت: از ابتدای فروردین سال ۱۳۵۲ ریچارد هلمز که تا پیش از آن ادارهکننده سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا (سیا) بود، سفیر آمریکا در ایران شد. این انتخاب نشان از اهمیت منطقه برای آمریکا داشت.
ریچارد هلمز در فروردین سال ۵۲ سفیر آمریکا در ایران شد. وی تا پیش از آن ادارهکننده سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا (سیا) بود. با آغاز فعالیت وی، جمعیت مستشاران نظامی به طور چشمگیری افزایش پیدا کرد. هلمز که در امریکا به دیگ شهرت داشت برادرش در سوئیس همکلاسی محمدرضا شاه پهلوی بود. او در تمام دورانی که در ریاست سیا بود از حکومت ایران سخت پشتیبانی میکرد و شاه نیز متقابلاً با او احساس نزدیکی فزایندهای داشت. هلمز به مدت هفت سال رئیس سیا بود و طی این سالها بارها به ایران مسافرت کرد.
وی ادامه داد: با آمدن هلمز به ایران طبق اسنادی که از لانه جاسوسی آمریکا به دست آمد، به تدریج ۳۵ هزار نفر مستشار نظامی آمریکایی در ایران مشغول به کار شدند. ۳۵ هزار نفر چیزی حدود سه - چهار لشکر میشود.
براساس آمار و ارقامی که در روزنامههای ایران منتشر شد، تعداد مستشاران تا سال ۱۳۳۸ به ۱۲۰۰ نفر رسید. در ادامه تعداد این مستشاران در ایران از ۱۶ هزار نفر در سال ۱۳۵۰ به ۲۴ هزار نفر در سال ۱۳۵۴ افزایش یافت. در سال ۱۳۵۲، ورود مستشاران نظامی به ایران شتاب گرفت و تا پیش از پیروزی انقلاب به ۳۵ هزار نفر رسید. کارشناسان پنتاگون پیشبینی میکردند که تا سال ۱۳۵۸ (۱۹۸۰) تعداد مستشاران نظامی آمریکایی در سراسر منطقهی خلیج فارس به ۱۵۰ هزار نفر خواهد رسید. از این تعداد شصت هزار نفر در ایران مستقر میشدند.
تبریزی عنوان کرد: مستشاران در تمامی ارکان کشور حضور داشتند و تنها مربوط به حوزه نظامی نبود. آنها در سازمان بودجه، بخش کشاورزی، سیستم آموزشی و... نیز حضور داشتند.
این پژوهشگر تاریخ معاصر بیان داشت: برخی از مستشاران با خانوادههایشان در ایران حضور داشتند که در مجموع چیزی حدود شصت هفتاد هزار نفر برشمرده میشود. نکته مهم این است که حقوق مستشاران توسط ایران و از محل بودجه مردم پرداخت میشد.
وی در ادامه به قرارداد وین اشاره کرد که طبق آن هر کشوری برای تغییر و تحول و به دست آوردن تخصص میتواند مستشار استخدام کند و گفت: بنا بر این قرارداد یک دولت میتواند به طور مثال اعلام کند که ما در حوزه کشاورزی به یک یا چند متخصص خاکشناسی برای مدت دو سال و با این حقوق نیاز داریم. به شرط اینکه دانش و تجربیات خود را به متخصصان ما نیز منتقل کند.
این پژوهشگر تاریخ معاصر عنوان کرد: اما آمریکاییها در خصوص ایران طبق این قرارداد عمل نکردند. ژنرال گاست رئیس مستشاران آمریکایی در ایران بود. او انتخاب میکرد چه کسانی و با چه تخصصی به ایران بیایند. ایران تنها موظف بود که حقوق آنها را انتخاب کند و هیچ حق انتخابی نداشت.
ژنرال فیلیپ گاست مسئول اول اداره مستشاری ارتش ایران بود. آن اداره تحت فرماندهی ژنرالهای آمریکایی اداره میشد و در آستانه انقلاب گاست همهکاره آن بود و در عین حال رئیس ستاد نیز شناخته میشد. مستشاران آمریکایی بهعنوان مشاوران و فرماندهان نظامی، در تمام بـرنامههای آمـوزشی، عـملیاتی، اطـلاعاتی و لجستیکی نیروهای سهگانه زمینی٬ هوایی و دریایی کشور ما، در ستادها، ادارات و یگانهای رزمی فعالانه شرکت داشتند.
وی خاطرنشان کرد: مستشاران در ارتش ایران و در هر سازمان و وزارتخانهای برنامهریز بودند. نیازها را مستشاران و نه دولت ارزیابی میکردند. یعنی برخلاف اینکه مستشار باید در سطح تاکتیکی نقش داشته باشند و کمک کنند، در ایران مستشاران آمریکایی در سطح راهبردی نیز اظهارنظر میکردند.
تبریزی بیان داشت: نهایت ذلت را در دوران حسنعلی منصور مشاهده کردیم که لایحه کاپیتولاسیون به تصویب رسید. طبق آن لایحه، آمریکاییها در کشور ایران امنیت کامل داشتند.
حسنعلی منصور نخستوزیر رژیم پهلوی در پاسخ به اعتراضات و انتقادات تعدادی از نمایندگان مجلس شورای ملی نسبت به لایحه معروف به کاپیتولاسیون، ارائه آن را افتخاری برای خود و خدمتی به ملت دانست. او گفت: «کنفدراسیون وین و قرارداد بینالمللی وین را شصت و چند کشور امضاء کردند و از پارلمانشان گذراندهاند... میخواهم این افتخار را امروز داشته باشم که در مجلس عرض کنم که دولت ایران در آینده نزدیکی از این امتیازات استفاده خواهد کرد. برای اینکه امروز ما متخصصین نفتیمان در افغانستان و فردا در هندوستان و پس فردا در لیبی و حبشه همین امتیازات را خواهند داشت.»